قدس آنلاین: به نظر میرسد چهار دلیل و منشأ برای اینگونه اظهارنظر مقامات دولت ترامپ در شرایط کنونی قابلبررسی است. عامل نخست در مطرحشدن این ادعای بیاساس به وضعیت نامناسب ترامپ در افکار عمومی داخلی بازمیگردد. «دونالد» در پروندههای خارجی دستاورد خاصی نداشته است. در صحنه داخلی هم بهویژه پس از ظهور کرونا و افتضاح مدیریتی این بحران تحتفشار بسیاری قرارگرفته که میتواند رأی آوری او در انتخابات آتی را با مانع جدی مواجه سازد. حال این ادعا که از سوی عوامل سطح بالای دولت ترامپ مطرحشده به نظر میرسد اظهارنظر انتخاباتی و اقدامی در جهت مدیریت افکار عمومی و مقصر جلوه دادن عوامل خارجی در شکستهای ترامپ باشد.
منشأ دوم به ویژگیهای شخصی و روانی ترامپ بازمیگردد. ترامپ نهتنها در طول چهار سال گذشته که در مقام رئیسجمهوری قرار داشته، بلکه حتی پیش از آنکه در دنیای بیزینس و تبلیغات فعال بود، نشان داده فردی است که با ایجاد جنجال و اینکه انسانی غیرقابلپیشبینی است، کار خود را پیش میبرد. ویدئویی کوتاه او که از دنیای ورزش کشتی کج منتشرشده به بهترین شکل گواه این نکته است. هنگامیکه کشتیگیری که ترامپ بر روی او شرط بسته شکست میخورد، خود دونالد به این ورزشکار در جلو جمع و در مقابل دید رسانهها حمله میکند که اقدامی عجیب و غیرقابلپیشبینی بود. این حرکت تنها نمود عصبانیت ترامپ نیست، بلکه او اعتقاد دارد با این کارها میتواند جلبتوجه بیشتری داشته باشد. تصمیمات سیاسی او در دوره ریاست جمهوری هم از همین نوع است. اکنون او با طرح دخالت دستهای بیگانه در انتخابات آمریکا که برای نخستین بار در تاریخ این کشور روی داد، سعی دارد مردم را شگفتزده کرده و بتواند به فرافکنیهای خود ادامه دهد.
منشأ سوم که به زبان راندن اینگونه اظهارات از سوی مقامات کاخ سفید را توجیه میکند، شکست سیاستهای ترامپ در مقابل رقبای خارجی و بهطور مشخص سه کشور ایران، چین و روسیه است. ترامپ انتظار داشت تهران را در طول سه سال گذشته با سیاست فشار حداکثری از پا درآورده و حکومت ایران را سرنگون کند. این نکته در اظهارات جان بولتون، مشاور امنیت ملی او در سال ۹۶ که گفته بود ایرانیها جشن چهلسالگی انقلاب را نخواهند دید، به بهترین شکل عیان شد؛ اما این خیال خام محقق نشد. حال در رسانههای آمریکایی ترامپ مقصر افزایش تنش با جمهوری اسلامی شناخته میشود، سیاستی که به اذعان خود آنها تنها موجب قویتر شدن تهران و نزدیکی آن به مسکو و پکن شده است. در مورد چین و روسیه هم جنگ تعرفهای و تحریمی مدنظر ترامپ علیه این دو کشور نهتنها به شکست کامل انجامیده، بلکه اتحاد اضلاع ضدآمریکایی را بیشتر کرده است؛ بنابراین درحالیکه سیاست دونالد در مقابل ایران، روسیه و چین ناموفق بوده، اتهام زنی دو مقام کاخ سفید به این سه کشور تنها فرافکنی روبهجلو باهدف خالی کردن زیر پای جو بایدن رقیب انتخاباتی ترامپ و ایجاد موقعیت جدید برای شخص رئیسجمهور است.
البته یک منشأ چهارمی هم برای اینگونه سخنان مقامات آمریکایی وجود دارد. ترامپ این احتمال را میدهد که در انتخابات آتی ممکن است شکست بخورد و ازآنجا که وی فردی نیست که بهراحتی شکست را بپذیرد، او از هماکنون جدل و جنگ تبلیغاتی خود علیه بایدن را آغاز کرده است. ترامپ همچنین اظهارات تنشزایی را در مورد تعویق انتخابات مطرح کرده است. این مخالف نص صریح قانون اساسی آمریکا است، اما او این را هم مثل دیگر اقدامهای عجیب خود رو کرده است. اتهام زنی او به سه کشور روسیه، چین و ایران در مورد دخالت در انتخابات آمریکا هم دقیقاً در همین راستا صورت میگیرد. به نظر میرسد ترامپ با این اقدامها در حال زمینهسازی است که اگر در انتخابات شکست بخورد بهعنوان یک انتخابات نامشروع حریف پیروز خود را تحتفشار قرار دهد و اگر پیروز شود مدعی خواهد شد با وجود دخالت خارجی توانسته در انتخابات پیروز شود؛ بنابراین منشأ چهارم در پیشبینی وضعیت آینده است؛ یعنی ترامپ چه در صورت شکست و چه در صورت پیروزی از این موضوع که حالا مطرح کرده، بتواند بهعنوان اهرم فشاری یا روی رقیب پیروز خود و یا روی این سه کشور استفاده کند.
انتهای پیام/
نظر شما